رفتن به محتوای اصلی
لطفا صبر کنید...
عید فطر

عید سعید فطر مبارک

عید فطر، عید پایان یافتن رمضان نیست . عید برآمدن انسانی نو از خاکسترهای خویشتن خویش است، چونان ققنوس که ازخاکستر خویش دوباره متولد می شود. رمضان کوره ایی است که هستی انسان را می سوزاند و آدمی نو ؛با جانی تازه از آن سر بر می آورد . عیدفطر ؛ شادی برای رفتن رمضان نیست بلکه برای آمدن روز نو ، روزی نو و انسانی نو است . بناست که رمضان با سحرها و افطارهایش ، با شبهای قدر و مناجاتهایش از ما آدمی دیگر بسازد . اگر درعید فطر در نیابیم که از نو متولد شده ایم، اگر تازگی را درروح خود احساس نکنیم، عید فطر ؛ عید ما نیست .لقب خداوند گار ِ رمضان ستایی ؛ به حق برازنده ی مولانا جلال الدین محمد بلخی  است.مولانا برخلاف دیگر شاعران که رمضان را به سوگ می نشستند،آن را جشن  می گرفت واینک در عید فطر هم به جشن می نشیند اما نه از آنروی که روزه تمام شده  است بل از آنرو که یک حیات جدید در جهانی جدید و جانی جدید آغاز شده است .از  نظر گاه مولانا درطول ماه رمضان ؛ « من ِ حقیقی » انسان که درسایه ی من های  دروغین وی قرار گرفته بود ، مجال می یابد که از سایه برون آمده و خویشتن ِ انسان شود ؛ و با عید فطر این «من» فرصت عروج می یابد . در نظر گاه مولانا عید فطر  عید عاشقی است که اسماعیل ِ خویشتن را ابراهیم وار به مذبح برده است و در پاداش ؛  فطر و شادی آن را دریافت داشته است : 

عید بر عاشقان مبارک باد                  

عاشقان عیدتان مبارک بادبرتو ای ماه آسمان و زمین                  

تا به هفت آسمان مبارک بادعید آمد به کف نشان وصال                  

  عاشقان این نشان مبارک باد روزه مگشای جز به قند لبش                  

  قند او در دهان مبارک باد 

عید فطر درنگاه مولانا روز کمال است و وصال ، روز مشاهده و رویت ، ماه فائقآمدن برتضادها ... عید فطر روز اجابت است و شگفتا ازشگفتی دریافتهای مولوی دراین روز:بگذشت مه روزه ، عید آمد وعید آمد          بگذشت شب هجران معشوق پدید آمدآن صبح چو صادق شد عذرای تو وامق شد    

معشوق توعاشق شد شیخ تو مرید آمدشد جنگ ونظر آمد شد زهر و شکر آمد      

شد سنگ وگهر آمد شد قفل و کلید آمدجان ازتن آلوده هم پاک به پاکی رفت          

  هرچند چو خورشیدی برپاک و پلید آمدازلذت جام تو دل مانده به دام تو                 

جان نیز چو واقف شد او نیز دوید آمدبس توبه شایسته برسنگ تو بشکسته          

بس زاهد و بس عابد کو خرقه درید آمدباغ ازدی نامحرم سه ماه نمی زد دم               

بر بوی بهارتو ازغیب رسید آمدشگفت که دراین ماه، سنگ درون به گوهر، زهرجان به شکر ؛

و قفل دل به کلیدتبدیل می شود و مولانا درعید فطر برتمام این گشایش ها دست افشان و سپاس گویاناست . مولانا درستایش رمضان و عید فطر همه شور است و شیدایی،وی در رمضان ِاحیاء کننده ، زنده شده و دست افشان و پای کوبان می سراید:

عید آمد و عید آمد وآن بخت سعید آمد       

  برگیر و دهل می‌زن کان ماه پدید آمد 

عید آمد ای مجنون، غلغل شنو از گردون       

کان معتمد سدره از عرش مجید آمد

عید آمد ره جویان ، رقصان وغزل گویان      

کان قیصر مه رویان زان قصر مشیدآمد

صد معدن دانایی مجنون شد و سودایی        

کان خوبی و زیبایی بی مثل و ندید آمد

 امیدواریم همگی ما توشه ای از این ماه پربرکت فراهم کرده باشی.

عید سعید فطر بر مسلین جهان مبارک.

معرفی

شرکت نوآوران سبز احیاء (سهامی خاص) فعال در حوزه صنعت بازیافت و فرآوری آهن آلات